سلام وصد سلام فرشته ی نازم
سلام به عمر ونفس مامان...
شرمنده نشد زود زود بیام برات بنویسم عزیزم.... باباحجت چندروزیه اومده وتو خیلی خوشحالی...
کلی عکس هست که باید بزارم
من بدجور مریض شدم... تب کردم وهی سرفه... صدامم گرفته... الان یکم بهترم... زیاد بغلت نمیکنم عسلم...
وقتی از سر کار میایم پاهاتو تند تند تکون میدی که یعنی بغلت کنم... از در که میام تو ان چنان خنده ای تحویلم میدی که کیف میکنم...
خیلی خیلی زیاد دوست دارم... عاشق نفساتم... عاشق دستای کوچیک وچشای پاک ومهربونت...
این لباس رو باباجون پارسال موقع تولدم وقتی همه فکر میکردن تو پسری خریدن.... منم الان تنت کردم
اینجا هم دنبال مارک عروسکتی تا بخوریششششششششششششششش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی