خزیدن عسلم
سلام سلام یه عالمه مطلب نوشتم لب تاپ خاموش شد همش پریدددددددددددددددد عزیزم هفته پیش سه شنبه عمو و زن عمو سودابه اومدن... خیلی بهمون خوش گذشت با اونا شنبه رفتن... خیلی حیف شد چون جاشون بدجور خالی شد... عمو خیلی دوست داره.. همش این چندروز بغلش بودی... میگفت فقط به خاطر دخملی اومدم یزد... تو خیلی خوشبختی عزیزم که همچی عمه و عموهای عزیز وگل و مهربونی داری... الهی همیشه شاد و سالم وسلامت باشن.. حرکت جدید داری عزیزم به قول خاله : شنا سوئدی... عقب جلو سر پایین موتور روشن... بادهنت انقد خوشکل صدای موتور در میاریییییییییییی حرکت دیگه ای که من اسمشو گذاشتم : مار ماری....
نویسنده :
کسی که لحظه هایش را به لبخندت گره زده
21:06