فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

فرشته ای به نام فاطمه

سلام و درود

سلام به قند عسل مامان وبابا   دختر نازم ببخش که این روزا اصلا وقت ندارم بیام نت.... مخصوصا وقتی شیفت عصر هستم....   کلی از نوشته هام عقب افتادم.. . الان ساعت 2:30 صبح جمعه 15 دی هستش...   دیشب بابا جون اینا روضه داشتن..پنجشنبه اربعین بود گلم  .روضه حضرت ابولفضل خوندیم.... همه بودن.... شماهم اولش اروم بودی  بعد همراه حاج اقا شروع کردی به خوندننننننننننن   راستی 4 شب پیش یه کلمه ی جدید گفتی  :    بوبه        حالا معنیش چیه   خدا میدونهههههههههه   امشبم یه کلمه جدید گفتی  :  &...
15 دی 1391

سلام عشق ناز

سلام دخترعزیزم این روزا نمیتونم زیاد بیام نت.... بابا حجت نیست شما هم حسابی بهانه گیر شدی.... منم شیفت عصرم وتامیام خونه شب میشه....خلاصه برنامه پره فعلا... الانم شما لالا کردی ومن اومدم...   الهی فدات بشم ظهر نزاشتی هیچ کس استراحت کنه... اصلا نخوابیدی تا من از مدرسه اومدمممم   شبا حتما باید انقد بچرخی دور خودت تا خوابت ببره عزیزم.... ماشالا ماشالا به دخمل گلم... یه چندتا از عکسایی که موقع خوابت گرفتمو میزارم...   دیشب خونه دایی بودیم...   تا سفره پهن شد کلی اعتراض کردی که غذا میخوای   مامان جون همه چی که نمیتونی الان بخورییییییییی   فرشته ی نازم... وقتی دستای کو...
11 دی 1391

مامان وآشپزی

سلام سلام قندعسم که الان مثه فرشته ها خوابیدی...   امشب دوتا چیز جدید درست کردم...   حلوای هویج :     برای شام هم    کراکت مرغ :       ایشالا بزرگ بشی برات درست میکنم عزیزم....   راستی امشب حسابی بازیگوش شده بودی... هی میخواستی باهات بازی کنم منم حسابی درگیر اشپزی بودم....   یه کلمه جدید میگفتی  :  گیخخخخخخ    حالا یعنی چی فقط خودت میدونی و خداا این هفته شیفت عصر هستم... براهمین هنوز نخوابیدم.... گفتم بیام وبلاگتو به روز کنم...   وقتی با دستای کوچیکت دستمو میگیری انگار د...
9 دی 1391

بیقراری

 سلام عزیز دلم.... دیشب رفته بودیم خونه ی مامان بزرگ من....   نمیدونی چقد بیتابی کردی.... الکی الکی نق میزدی و منم مونده بودم چی کار کنم.....   همه میگفتن به خاطر دلتنگی برای باباشه...   راستم میگفتن... شما خیلی به بابا حجت وابسته ای.... از روزی که رفته همینجور گریه وبیقراری میکنی...   شبا خیلی نق میزنی تا میخوابی...   دختر نازومهربون ومعصومم....   توی چشمای پر از اشکت حرفای زیادی داری.... میخوای داد بزنی که چقد دلتنگ بابای مهربونتی   اما جز گریه لهجه ی دیگه ای رو بلد نیستی....   فرشته ی کوچیکم...   باباهم خیلی دلتنگته وهمش بهت زن...
8 دی 1391

گلدونه ی خاله

 با اجازه از خاله ،  من عکس گلدونشو میزارم اینجا....   این نیلیای گل هستش که الان 11 ماهشه واین عکس مال کوچولوییهاشه....   خدا حفظت کنه عزیزمممممممممممممم     الان برا خودش خانومی شده ... دندون داره ومیخواد بلند بشه.... نازی گلم... ...
7 دی 1391